زندگي نامه دانشجوی شهيد سيد حميدرضا فراشباشيآستانه
شهيد سيد حميدرضا فراشباشى آستانه در سال 1346 در مشهد ديده به جهان گشود. پدرش با كمال سعى و تلاش به پرورش و تربيت او همت گماشت و در سن پنج سالگى او را با مسائل دينى و اصول و فروع دين اسلام و فراگيرى حمد و سوره و نماز واحكام آشنا ساخت. او در سال 1351 در دبيرستان دينى حسينيه مرحوم عابدزاده مشغول به تحصيل شد و ضمن درس خواندن به طور مرتب با مسجد جوادالائمه در ارتباط بود و فعاليت زيادى در انجمن تعليمات اسلامى زير نظر مرحوم شهيد تدين داشت. بعد از فارغ التحصيلى، خود را براى كنكور سراسرى آماده كرد و در دانشگاه اميركبير تهران در رشته حرارت و سيالات قبول و ترم اول رادر دانشكده مهندسى آن دانشگاه مشغول به تحصيل شد. از آن جايى كه به پدر و مادرش علاقه زيادى داشت اقدام به انتقال خود به مشهد نمود.
شهيد سيد حميدرضا عشق و علاقه زيادى از خود براى رفتن به جبهه نشان مىداد به طورى كه بين سال هاى 61 و 62 و 63 پس از تعطيلى هنرستان، تمام ايام تعطيلات رادر مناطق عملياتى گذراند. از آنجايى كه خانواده او تصور مىكردند كه وجود او در سنگر دانشگاه، كارسازتر خواهد بود، از او مىخواهند تا از رفتن به جبهه منصرف شود. اما شهيد مي گوید: «چون امر امام است و اكنون جبههها به وجود يكايك ما احتياج دارد، رفتن من ضرورى است». لذا در تاريخ 17/02/1365 مجدداً عازم جبهه شد و در عمليات كربلاى 1 در تيپ 21 امام رضا(ع) واحدِ ادوات با مسئولیت ديدهبانى شروع به انجام وظيفه كرد و بالاخره در تاريخ 13/04/1365 در جبهه مهران به درجه رفيع شهادت نايل آمد.
شهيد بسيار رئوف، مهربان، متين و با ادب بود و كم صحبت مىكرد و علاقه زيادى به مطالعه و نوشتن داشت. هميشه با وضو بود و شب ها قبل از خوابيدن مجدداً وضو مىگرفت و چند آيه از قرآن تلاوت مىكرد و اينگونه بود كه لياقت ديدار دوست را نصيب خود ساخت.