توجه: اطلاعات موجود در این سایت صرفا جنبه آرشیو دارد

هادی شریعتمداری
امروز :
یکشنبه, ۱۰ مهر ۱۴۰۱

header2 Venus

هادی شریعتمداری

این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)
  • نام پدر: محمد
  • محل شهادت: شلمچه
  • سال تولد: 1342
  • نام عملیات: کربلای5
  • محل تولد: مشهد
  • سمت: دانشجو
  • دانشکده: الهیات
  • مزار: مشهد، حرم مطهر ـ بهشت ثامن الائمه (ع)
  • رشته: الهیات

 

زندگي نامه دانشجوي شهيد هادي شريعتمداري

 

شهيد هادى شريعتمدارى درسال 1342 در روستاى زشك، در خانواده‏اى روحانى و مذهبى متولد شد. وى در دوران طفوليت از هدايت و راهنمايى‏هاى پدر خود و محيط معنوى خانواده برخوردار بود. تحصيلات ابتدايى و راهنمايى خود را در زادگاهش با موفقيت كامل سپرى كرد و در كنار تحصيل به كار كشاورزى نيز مى‏پرداخت. بعد از پايان تحصيلات دوره راهنمايى براى ادامه تحصيل به مشهد مقدس عزيمت نمود و تحصيلات متوسطه خود را در رشته برق در هنرستان صنعتى شهيد بهشتى با موفقيت گذراند. شروع تحصيلات وى در مشهد مقارن با شكل‏گيرى انقلاب اسلامى بود. شهيد هادى شريعتمدارى در اكثر فعاليتهاى ضد رژيم ستم شاهى شركت داشت.

 او در مهر ماه سال 1359 به عنوان مربى تربيتى بصورت داوطلبانه، به كردستان (شهر بوكان) اعزام شد و مدت چهار ماه در كردستان به مبارزه عليه احزاب منحرف كومله و دموكرات پرداخت. بعد از بازگشت از كردستان خدمت مقدس سربازى را در سپاه كردستان گذراند  و در همانجا به عنوان مربى عقيدتى سپاه انتخاب گرديد. سپس با موفقيت در آزمون ورودى دانشكده سپاه در قم، براى فراگيرى علوم اخلاقى و فلسفى به قم رفت و از محضر اساتيد گرانقدرى چون آيت‏الله مشكينى، استاد مظاهرى و استاد حسن‏زاده آملى كسب فيض نمود.

 بعد از پايان دوره خدمت سربازى به مشهد مراجعت كرد و در دبيرستان به عنوان مربى پرورشى مشغول به كار شد. در سال 63 در كنكور دانشگاه شركت نمود و على‏رغم اين كه رشته ايشان فنى بود در رشته الهيات و معارف اسلامى دانشگاه فردوسى مشهد پذيرفته شد و در اين مورد بارها مى‏گفت: «اين چيزها نبايد انسان را از هدف اصلى و اساسى باز دارد».

 در اين سالها بارها در جبهه حضور يافت و در چندين عمليات از جمله «كربلاى 2، كربلاى 4، والفجر 8 و كربلاى 5» حضور داشت.

 از خصوصيات بارز او اين بود كه به نماز شب اهميت فراوان مى‏داد و در هر شرايطى آن را ترك نمى‏كرد. روزهاى دوشنبه و پنج شنبه را بلااستثنا روزه مى‏گرفت. هميشه دائم‏الوضو بود و به مستحبات بى‏نهايت توجه مى‏كرد. وقتى در عمليات كربلاى 4 مجروح شده بود يكى از برادران مى‏گفت: به هادى گفتم: «چه شده؟» گفت: «اين اشارت است و بس».

 وقتى صحبت از ازدواج مى‏شد به مزاح پاسخ مى‏داد: «چندين مرتبه به خواستگارى رفتيم ولى جوابمان كردند». البته منظور از خواستگارى، شركت در عمليات بود و اينكه به فيض شهادت نرسيده بود. هميشه داخل سنگر و چادر را براى خودش توصيف مى‏كرد. مى‏گفت: «چه زيباست آدم با لباسهاى پر گرد خاك و خونين و با چكمه‏هاى پاره شده و با اسلحه‏اى شكسته، جنازه خون آلود شهدا را به دوش بگيرد و به زيارت مولا حسين (ع) برود. قبر آن حضرت را طواف كند، قبر فرزند فاطمه و نور چشمان پيامبر (ص) را در آغوش بگيرد و بيهوش شده، بعد از آن در لحظات آخر پيروزى همان گلوله‏هاى آخر به او بخورد و شهيد بشود».

 سرانجام هادى شريعتمدارى در عمليات «كربلاى 5» در منطقه شلمچه بر اثر اصابت تركش به ناحيه شكم به آرزوى خود رسيد و به لقاى معشوق شتافت.

 

 

خواندن 426 دفعه آخرین ویرایش در پنج شنبه, 28 اسفند 1393 ساعت 19:19
  • ارسال خاطره
  • دانلود پیوست‌ها
محتوای بیشتر در این بخش: « جلال سهلی هاشم شیشه چی »

ارسال خاطره

از پر شدن تمامی موارد الزامی ستاره‌دار (*) اطمینان حاصل کنید. کد HTML مجاز نیست.