زندگینامه دانشجوی شهيد محمد فاضل
شهيد محمد فاضل فرزند محمد حسين در تاریخ 14/02/1338 در شهرستان سبزوار دیده به جهان گشود. او به مسايل ديني علاقه زيادي نشان ميداد و به امامحسين (عليهالسلام) عشق ميورزيد و از همان سال هاي كودكي به همراه پدر در جلسات مذهبي و عزاداري شركت مينمود.
خواهرش ميگويد: محمد ده ساله بود كه در شب عيد فطر نماز هزار قل هو الله ميخواند، به او گفتم: ايننماز براي تو سنگين است! تو هنوز بچهاي چرا اين نماز طولاني را ميخواني؟ گفت: اين نماز را ميخوانم تا شهيد بشوم.
تحصيلات ابتدايي را در دبستان حكيمي گذراند سپس وارد دبيرستان اسرار شد. وی در كنار تحصيل به كلاسهاي تفسير قرآن ميرفت.
او از همان سالها فعاليتهاي سياسياش را عليه رژيم آغاز كرد. جلسات سخنراني در دبيرستان ترتيب ميداد و همسالانش را از وضعيت سياسي و اجتماعي جامعه مطلع ميكرد و خود نيز در جلسات سخنراني روحانيون متعهد از جمله حضرت آيت الله خامنهاي شركت ميكرد.
سال آخر تحصيلات دبيرستان را در دبيرستان ابن يمين مشهد گذراند و در حالي كه به علت فعاليت هاي ضد رژيم مورد تعقيب ساواك بود، نزد يكي از روحانيون دروس حوزوي را فرا گرفت. او جواني بود كه در ابعاد علمي و عملي ممتاز و در ايمان و جهاد پيشتاز بود. بسيار روزه ميگرفت و متين، كم حرف و صبور بود.
برگزاري نمايشگاههاي كتاب، كلاسهاي آموزش قرآن و عقيدتي سياسي و افشاگري توطئهها و جنايات رژيم و دشمنان شرق و غرب از جمله آمريكا در غالب مقالات، از جملهي فعاليتهاي محمد در دورهي انقلاب بود.
وی در رشته رياضيات دانشگاه فردوسي مشهد پذيرفته شد اما از آنجا كه تهران را براي فعاليتهايش مناسبتر ميديد بعد از گذشت مدتي به آنجا رفت و در رشته مهندسي صنايع دانشگاه صنعتي شريف تهران مشغول به تحصيل شد.
محمد درباره انقلاب اسلامي ميگفت: اصل، انقلاب است و اصل انقلاب، امام است لذا تداوم انقلاب منوط به پيروي از خط امام است و پيروي خط امام، حفظ خون شهداست.
تابستان سال 1358 به كمك چند تن از دوستانش جهادسازندگي سبزوار را تاسيس كرد و در كنار آن به فعاليت هاي فرهنگي نيز پرداخت و دست به انتشار بولتن زد و سعي نمود با انتشار مقالات، مباني فكري خطوط انحرافي را كشف و رسوا كند.
محمد در 13/08/1358 در فتح لانه جاسوسي آمريكا نقش مؤثر داشت و پس از آن همانند ديگر برادران دانشجو در كار حساس حفظ و حراست گروگانها و افشاي اسناد آنها به مردم بود و در همين رابطه در فروردين 1359 در مسجد جامع سبزوار طي يك سخنراني به تشريح مواضع دانشجويان مسلمان پيرو خط امام پرداخت.
تابستان 1359 از طرف سپاه پاسداران تهران به سبزوار رفت و ضمن كلاس هاييكه براي افراد سپاه، جهاد و نهضت داير نموده بود، اين سه نهاد را به وحدت و يكپارچگي رساند و سپس جهت فعاليت در روستاهاي محروم سبزوار به دو چاهي شهرستان سبزوار، روستايي در قلب كوير شتافت.
آبان ماه 1359عازم جبهههاي نبرد شد. مدت يك هفته در اهواز با ستون پنجم دشمن مبارزه كرد و چند تن از اشرار را با مقادير زيادي اسلحه و مهمات دستگير و تحويل سپاه پاسداران نمود. سپس به سوسنگرد رفت و فرماندهيگروه اخلاص كه متشكل از دانشجويان بود را عهدهدار شد.
در يكي از عملياتها از ناحيه سر مجروح شد اما بعد از گذشت چند روز دوباره به منطقه بازگشت. او سرانجام در 16/10/1359 در دشت هويزه به فيض عظماي شهادت نايل گرديد.