توجه: اطلاعات موجود در این سایت صرفا جنبه آرشیو دارد

حسین علی محمدی
امروز :
یکشنبه, ۱۰ مهر ۱۴۰۱

header2 Venus

حسین علی محمدی

این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)
  • نام پدر: محمد اسماعیل
  • محل شهادت: جاده نوشهر چالوس
  • سال تولد: 1338
  • محل تولد: نوشهر
  • سمت: دانشجو
  • دانشکده: الهیات
  • رشته: الهیات
  • کلمات قصار:

    خرج احیای مرا برای جنگ زدگان غرب و جنوب کشور ارسال دارید

 

زندگي نامه دانشجوى شهيد حسين على محمدى

 

در آستانه تابستان سال 1338 همراه با گل بوته‏هاى شمال كشور غنچه گلى شكفت كه او را حسين ناميدند. در زمانى كه حسين چشم به جهان گشود، فقر اجتماعى در خانه و فقر فرهنگى در جامعه محسوس بود. او پس از پايان دوره ابتدايى به عنوان شاگرد نمونه، وارد تنها دبيرستان شهر شد. اما هنوز نوجوانى بيش نبود كه مربى خود در خانواده يعنى پدرش را از دست داد. كنجكاوى خارق العاده‏اش، از همان ابتدا شوق و ذوق مطالعه را در او احيا نمود. شهيد حسين‏على محمدى با ايمان پايدار و استوارش مبارزه عليه رژيم را در سال پنجم دبيرستان آغاز كرد و در انجمن اسلامى براى اولين بار شروع به فعّاليت مخفى نمود. بعد از اتمام دوره متوسطه با استعداد سرشارى كه داشت راهى دانشگاه شد و در دانشكده الهيات در رشته فرهنگ اسلامى مشغول تحصيل گرديد.

 پس از تعطيلى دانشگاه بود كه جهت آگاهى دادن به مردم مخصوصاً جوانان، كلاس ايدئولوژى تشكيل داد تا از اندوخته‏هاى گرانمايه خويش ديگران را نيز بهره‏مند كند و آنها را براى هر چه پرتوان تر نمودن انقلاب، بسيج نمايد. شهيد، فرد بسيار كم توقعى بود چنانكه مى‏گويند وقتى مى‏خواست وارد سپاه شود و در مورد حقوق با او صحبت مى‏كنند، مى‏گويد: «هر مقدارى كه سپاه خواست، كافى است». هنگامى كه سپاه مبلغى را در نظر مى‏گيرد مى‏گويد: «نصف آن برايم بس است».

 مدتى پس از تعطيلى دانشگاه در هيأت واگذارى زمين مشغول خدمت بود و بعد از آن در مدارس راهنمايى نيز مشغول تدريس شد و همزمان به عضويت سپاه پاسداران در آمد و در آنجانيز صادقانه مشغول فعّاليت بود تا اينكه در حادثه جانگذاز تصادف اتومبيل در هنگام مأموريت به رحمت حق پيوست و به درجه رفيع شهادت نايل آمد. گفته‏ها و اعمال اين شهيد نشأت گرفته از مكتب حياتبخش اسلام بود و اين مطلب در تمام برخوردهايش بوضوح مشاهده مى‏شد.

 شهيد به برادرش چنين سفارش كرد: «جلوى انحراف ديگران را با پند و نصيحت بگيرید و از كسى در برخوردها كينه به دل نگيرد و با تواضع و اخلاق اسلامى خويش خيلى بهتر مى‏توانيد آنها را هدايت نماييد».

 او وقتى ديگر برادران را در جبهه نبرد با باطل مى‏ديد مى‏گفت: «از اين كه در خط مقدّم جبهه نيستم شرمم مى‏آيد كه به چهره خانواده‏هاى رزمندگان اسلام نگاه نكنم».

 يكى از برادران به نقل از او درباره مطالعه مى‏گفت: «در زمان تحصيل در دانشگاه هر وقتى به منزلش مى‏رفتم او را در حال مطالعه مى‏ديدم وقتى سؤال مى‏شد كه چرا اينقدر مطالعه مى‏كنى، مقدارى از وقت خود را با ما بگذران، اينچنين مى‏گفت: «اينها تنها دوستان من هستند كه بى خرجند و هميشه مى‏توانند با من باشند». او همواره توصيه‏اش اين بود كه اسراف نكنيد و حتى در وصيتنامه خود گفته بود كه «خرج احياى مرا براى جنگ زدگان غرب و جنوب كشور ارسال داريد».

خواندن 194 دفعه آخرین ویرایش در پنج شنبه, 28 اسفند 1393 ساعت 18:55
  • ارسال خاطره
  • دانلود پیوست‌ها

ارسال خاطره

از پر شدن تمامی موارد الزامی ستاره‌دار (*) اطمینان حاصل کنید. کد HTML مجاز نیست.